..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ]..

ساخت وبلاگ

 

سفارش می‌کنم به کم کردن معاشرت و همنشینی، زیرا معاشرت در این زمان هم منع دارد و هم خطر، و کم انجمنی است که خالی از بهتان و غیبت در حق مومنین و عیب‌جویی و تحقیر و ضایع کردن حقوق آنان باشد.


+ از وصیت نامه آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی

++ خیلی به دلم نشست 

..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].....
ما را در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dabeer92-newa بازدید : 200 تاريخ : دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت: 23:21

  اکثر اوقات عادت دارم که موقع خواندن کتاب، گوشهٔ بالای صفحاتی را که می‌پسندم، تا بزنم. پسندیدن عبارتست از به کار آمدن در آینده یا چیزی از گذشته را به خاطر آوردن یا نکتهٔ مهمی را بازگو کردن. به این ترتیب من کتاب‌هایی دارم که اگر هنوز بازشان نکرده باشی ، می‌شود از نیم رخشان فهمید جایی از آن چنگی به دلم زده است یا نه. دلبری کرده ، یادی گذاشته یا خاطره ای را با خود دارد. میدانید ، صفحه‌ای که تا خورده، سندی است به نام تا زننده‌اش. درست بشو نیست. ردش نمی‌رود. محو کردن خط ِتا احتمالا فقط با بازیافت کتاب ممکن است ! وقتی به روزهای رفته نگاه می‌کنم، می‌بینم رد ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].....
ما را در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dabeer92-newa بازدید : 226 تاريخ : دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت: 0:35

    چند روز است كه به "هيچ" مشغولم. توضيحِ "يعني چه" اش كه به اين راحتي نيست. توضيح اينكه چرا  از صبح تا شب يك لحظه هم اوقات فراغت پيدا نمي كنم و آخر شب كه نگاه مي كنم كار چندان مفيدي هم در رزومه ي روزانه ام پيدا نمي كنم، سخت است. يعني راستش خودم هم نمي‌دانم. گاهي وقت ها اين طوري مي شود. به تعبيرِ خودم بركت وقتم با من قهر مي كند. سر مي چرخانم و شب مي شود. چشم مي‌بندم و صبح مي شود. و روزها پشت سر هم مي گذرند درحاليكه من سرگرم روزمرگي بوده ام. همين. روزمرگي. بدون مطالعه اي كه در ذهنم حك شود. بدون تصميمي كه ادامه داشته باشد. بدون كار خيري كه ذخيره شده باشد. بدون هيچ ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].....
ما را در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. دنبال می کنید

برچسب : این روز ها,این روز ها میگذرد,این روز ها اینگونه ام,این روز ها که میگذرد,این روز های متاهلی,این روز ها پر از سکوتم,این روز ها حالم خوب نیست,این روز های من,این روز ها هم میگذرد,این روز ها سخت میگذرد, نویسنده : dabeer92-newa بازدید : 288 تاريخ : پنجشنبه 22 مهر 1395 ساعت: 10:31

  وارد رستوران که شدیم روی پله های ورودی  دختری خوشکل ؟ / خوشگل ؟ نشسته بود که عروسکش یک پا بیشتر نداشت . مامان و بابایش پشت یه میز مشغول صحبت بودن . دخترک نیم وجب بود .گارسون به سه نفری که می خواستند یک صندلی از میز چهارنفره رابردارند و بگذارند کنار میز دونفره ، گفت : پشت همون میز چهارنفره بشینید . آنها گفتند : میز دونفره کوچیکتره ما می خوایم به هم نزدیکتر باشیم . گارسون گفت : پس از من بخواین صندلی جابه جا کنم سر خود میزا رو بهم نریزید. (با خودم گفتم این بابا ازآن گنده دماغاست ... یک صندلی دیگر این حرفها را ندارد ) دوتا مرد بودن سر میز کناری ، یکی ازآنها گفت : ی ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].....
ما را در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. دنبال می کنید

برچسب : فلفل نبین چه ریزه به انگلیسی,فلفل نبین چه ریزه,فلفل نبین چه ریزه گوگوش,فلفل نبين چه ريزه,شعر فلفل نبین چه ریزه,کتاب فلفل نبین چه ریزه,نمایش فلفل نبین چه ریزه,اهنگ فلفل نبین چه ریزه,ضرب المثل فلفل نبین چه ریزه,معادل انگلیسی فلفل نبین چه ریزه, نویسنده : dabeer92-newa بازدید : 253 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 1:02

    کسی که به اصلش وصل نیست افتاده؛نه اینکه تمام شده و به زمین رسیده ؛نه ! افتاده یعنی همینطورکه مثلا ایستاده و راه میرود و زندگی میکند ، افتاده.میدانید وصال یعنی جریان؛ امتداد لحظه های وصل بودن.بریدن از اصل فراق است نه آزادی.آزادی واقعی با آزادی که درتصور ماست فرق دارد . حتی رودی که به دریا وصل نیست سر انجامش باتلاق است. اسمش هم زنده رود باشد، باز مرده است! وصل نیستم ، بخاطر همین است که میفتم اما باز خدا خودش بلندم میکند . اصل ما خداست ما از خداییم به سمت خداهم میرویم ، اما حواس مان نیست که تلاش ما در جهت بریدن طناب ماست که خدا گفته : ان الانسان لیطغی! *  ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].....
ما را در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dabeer92-newa بازدید : 253 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 20:58

  گاهی وقت ها هست که آدم حوصله اش سر می رود از همه چیز . از مدارا کردن با زندگی ، پیش آمدها ، از روز مرگی ، از تنبلی و غمبرک زدن . اینطور وقت ها آدم دلش یک چیزهایی می خواهد که تا بحال نداشته است ، یک ذوقی که تابحال نچشیده است . یک چیزی که قند توی دلش آب شود شاید . یک تحسین غافلگیر کننده که انتظارش را نداشته است . یک چیزی مثل اینکه بلند بگویی : عجب شانسی آوردم ! یک چیزی که وقتی در ذهنت تداعی میشود حس خوبی را برایت تداعی کند . حسی که از ته ته ته دلت بگویی آخیییییش خداروشکر که درست شد . می فهمید که چه می گویم ؟! بعضی وقتها در زندگی هست که آدم نمی داند به چه احتیاج دار ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].....
ما را در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dabeer92-newa بازدید : 244 تاريخ : شنبه 3 مهر 1395 ساعت: 14:53

   وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ ﴿سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹ ﴾ (ای پیامبر! ) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.   عجب از ما واماندگان زمينگير كه به جستجوي شهدا به قبر آنها مي آييم و اين خود دليلي است بر آنكه از حقيقت عالم هيچ نمي دانيم. مرده آن است كه نصيبي از حيات طيبه شهدا ندارد و اگر چنين است از ما مرده تر كيست؟ «شهيد آويني»    + پیشنهاد میکنم دانلود کنید کلیک  ++  دلتنگی را باید از مادر شهید گمنام پرس ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].....
ما را در سایت ..[ حرف هآی یک دآنشجو معلّم ].. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dabeer92-newa بازدید : 209 تاريخ : جمعه 2 مهر 1395 ساعت: 3:13